تولد یک سالگی گل دخترم
سلام بر یگانه حلمای خودم مامان جونم نمیدونی چقدر روزشماری کردم برای اومدن چنین روزی همیشه دوست داشتم همچین روزی بیاد و من برای شما سنگ تموم بذارم.بالاخره روز موعود اومد و دخترنازم یک ساله شد.ماشاالله..... حلمایی نمیدونی چقدر این روزا چقدر درگیر کارات بودم و نمیدونی که چقدر این درگیری رو دوست داشتم و با اشتیاق تموم انجام میدادم.شبا تا ساعت 3 بیدار بودم و روزا تو دنیای مجازی(اینترنت)دنبال تزیینات و تم تولد و... گشتم.امروز روزیه که تو متولد شدی و به خونمون شادی و به قلبامون حس خوب مادری و پدری رو هدیه کردی.هیچ وقت این روز به یاد موندنی رو فراموش نمیکنم و تا ابد به درگاه خداوند مهربون شکر میکنم که شما دختر قش...
نویسنده :
مامان مهربون
12:13